معنی فارسی enchondromas
B2چندین تومور انچاندروما که معمولاً خوشخیم هستند و از غضروف درون استخوان شکل میگیرند.
The plural form of enchondroma; multiple benign cartilaginous tumors within bones.
- NOUN
example
معنی(example):
تعدادی انچاندروما میتواند در یک فرد رخ دهد، بهویژه در یک وضعیت وراثتی.
مثال:
Multiple enchondromas can occur in a person, especially in a hereditary condition.
معنی(example):
وجود انچاندروماها ممکن است نیاز به جراحی داشته باشد اگر درد ایجاد کنند.
مثال:
The presence of enchondromas may require surgery if they cause pain.
معنی فارسی کلمه enchondromas
:
چندین تومور انچاندروما که معمولاً خوشخیم هستند و از غضروف درون استخوان شکل میگیرند.