معنی فارسی encircled

B1

احاطه شده، به معنای آنکه چیزی از تمام جهات محاصره شده باشد.

Surrounded completely; encompassed.

verb
معنی(verb):

To surround, form a circle around.

معنی(verb):

To move or go around completely.

example
معنی(example):

شهر با کوه‌ها احاطه شده بود و چشم‌انداز زیبایی ایجاد کرده بود.

مثال:

The city was encircled by mountains, creating a beautiful landscape.

معنی(example):

او احساس می‌کرد که با عشق و حمایت دوستانش احاطه شده است.

مثال:

She felt encircled by love and support from her friends.

معنی فارسی کلمه encircled

: معنی encircled به فارسی

احاطه شده، به معنای آنکه چیزی از تمام جهات محاصره شده باشد.