معنی فارسی enclasps
B1فشردن یا بستن چیزی به ویژه با دست.
To hold something tightly with fingers or hands.
- verb
verb
معنی(verb):
To hold in (or as if in) a clasp; to embrace
example
معنی(example):
او دستهایش را به هم میفشارد تا هیجانش را نشان دهد.
مثال:
She enclasps her hands to show excitement.
معنی(example):
گیره پارچه را بهخوبی نگه میدارد.
مثال:
The clasp enclasps the fabric tightly.
معنی فارسی کلمه enclasps
:
فشردن یا بستن چیزی به ویژه با دست.