معنی فارسی encomiast

B2

مداح، شخصی که در ستایش یا تعریف از دیگران می‌نویسد یا صحبت می‌کند.

A person who praises someone or something highly.

noun
معنی(noun):

A person who delivers an encomium or eulogy.

example
معنی(example):

نویسنده به عنوان یک مداح برای ستایشش از شاعر شناخته شده بود.

مثال:

The writer was known as an encomiast for his praise of the poet.

معنی(example):

مداحان اغلب درباره دستاوردهای شخصیت‌های تاریخی می‌نویسند.

مثال:

Encomiasts often write about the achievements of historical figures.

معنی فارسی کلمه encomiast

: معنی encomiast به فارسی

مداح، شخصی که در ستایش یا تعریف از دیگران می‌نویسد یا صحبت می‌کند.