معنی فارسی encounterer

B1

کسی که با چالش‌ها یا مشکلات مواجه می‌شود.

A person who encounters or faces challenges or situations.

example
معنی(example):

به عنوان کسی که با چالش‌ها رو به رو می‌شود، او درس های با ارزشی را آموخت.

مثال:

As an encounterer of challenges, she learned valuable lessons.

معنی(example):

یک فرد با تجربه در مواجهه می‌داند چگونه با شرایط سخت کنار بیاید.

مثال:

An experienced encounterer knows how to handle difficult situations.

معنی فارسی کلمه encounterer

: معنی encounterer به فارسی

کسی که با چالش‌ها یا مشکلات مواجه می‌شود.