معنی فارسی encratism
C1حالت یا دین از انکار و خودکنترلی به عنوان یک اصل.
A doctrine or practice of self-control and restraint.
- NOUN
example
معنی(example):
انکار او در نحوه مدیریت رژیم غذاییاش نشان داده شد.
مثال:
His encratism was shown in how he managed his diet.
معنی(example):
انکار در بسیاری از تعالیم فلسفی اغلب ستوده میشود.
مثال:
Encratism is often praised in various philosophical teachings.
معنی فارسی کلمه encratism
:
حالت یا دین از انکار و خودکنترلی به عنوان یک اصل.