معنی فارسی encrinital
B2به سنگها یا لایههایی اطلاق میشود که به طور عمده از بقایای کرینوئیدها تشکیل شدهاند.
Referring to rocks or layers that are mainly composed of crinoid remains.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سنگهای انکرینتال عمدتاً از بقایای کرینوئیدها تشکیل شدهاند.
مثال:
The encrinital rocks are primarily composed of crinoid remains.
معنی(example):
زمینشناسان لایههای انکرینتال را مطالعه کردند تا بیشتر درباره زندگی دریایی باستانی بیاموزند.
مثال:
Geologists studied the encrinital layers to learn more about ancient marine life.
معنی فارسی کلمه encrinital
:
به سنگها یا لایههایی اطلاق میشود که به طور عمده از بقایای کرینوئیدها تشکیل شدهاند.