معنی فارسی encrinite

B2

نوعی سنگ آهک که از بقایای کرینوئیدها تشکیل شده و در دوران‌های زمین‌شناسی ایجاد شده است.

A type of limestone formed from crinoid fragments, associated with geological periods.

example
معنی(example):

یک انکریت نوعی سنگ آهک است که از قطعات کرینوئید تشکیل شده است.

مثال:

An encrinite is a type of limestone formed from crinoid fragments.

معنی(example):

موزه یک انکریت که به میلیون‌ها سال پیش برمی‌گردد را به نمایش گذاشت.

مثال:

The museum displayed an encrinite that dates back millions of years.

معنی فارسی کلمه encrinite

: معنی encrinite به فارسی

نوعی سنگ آهک که از بقایای کرینوئیدها تشکیل شده و در دوران‌های زمین‌شناسی ایجاد شده است.