معنی فارسی encuirassed

B2

زره‌پوش، عمل زره‌پوش کردن کسی یا چیزی، به ویژه برای محافظت در جنگ.

The act of armoring someone or something for protection, especially in battle.

example
معنی(example):

سربازان برای حفاظت در نبرد زره‌پوش شدند.

مثال:

The soldiers were encuired for protection in battle.

معنی(example):

سربازان زره‌پوش به شجاعت به سمت نبرد پیش رفتند.

مثال:

The encuired troops advanced bravely into battle.

معنی فارسی کلمه encuirassed

: معنی encuirassed به فارسی

زره‌پوش، عمل زره‌پوش کردن کسی یا چیزی، به ویژه برای محافظت در جنگ.