معنی فارسی ende

B1

پایان یا نقطه نهایی یک دوره یا فرآیند.

The final part or conclusion of something.

example
معنی(example):

در شطرنج، بازیکنان معمولاً سعی می‌کنند مرکز را برای پایان بازی بهتر کنترل کنند.

مثال:

In chess, players often aim to control the center for a better endgame.

معنی(example):

پایان یک کتاب می‌تواند اغلب حس پایان‌پذیری را فراهم کند.

مثال:

The end of a book can often provide a sense of closure.

معنی فارسی کلمه ende

: معنی ende به فارسی

پایان یا نقطه نهایی یک دوره یا فرآیند.