معنی فارسی endemial
C1به معنای خاص به یک منطقه یا گروه خاص اطلاق میشود، به ویژه در زمینههای زیستشناسی و اکولوژی.
Pertaining to a particular region; often used to describe diseases or species native to a specific area.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این بیماری در آن منطقه به صورت اندمیال یافت شد.
مثال:
The disease was found to be endemial in that region.
معنی(example):
گونههای اندمیال در مناطق خاص بدون رقابت رشد میکنند.
مثال:
Endemial species thrive in specific areas without competition.
معنی فارسی کلمه endemial
:
به معنای خاص به یک منطقه یا گروه خاص اطلاق میشود، به ویژه در زمینههای زیستشناسی و اکولوژی.