معنی فارسی endemical
C1به معنای اختصاصی به یک ناحیه خاص، معمولاً در بحث تنوع زیستی و اکولوژی به کار میرود.
Referring to species or characteristics that are native and restricted to a particular geographic area.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محققان به مطالعه فلور اندمیک جزیره پرداختند.
مثال:
The researchers studied the endemical flora of the island.
معنی(example):
گیاهان اندمیک معمولاً دارای سازگاریهای خاصی هستند که منحصر به محیط خود است.
مثال:
Endemical plants often have adaptations unique to their environment.
معنی فارسی کلمه endemical
:
به معنای اختصاصی به یک ناحیه خاص، معمولاً در بحث تنوع زیستی و اکولوژی به کار میرود.