معنی فارسی endurableness

B1

قابلیت دوام آوردن و مقاومت در برابر تغییرات و آسیب‌ها.

The quality of being able to withstand stress or hardship.

example
معنی(example):

دوام این کفش‌ها آنها را برای کوه‌نوردی ایده‌آل می‌کند.

مثال:

The endurableness of these shoes makes them ideal for hiking.

معنی(example):

ما باید دوام مواد ساختمانی جدید را آزمایش کنیم.

مثال:

We should test the endurableness of the new construction materials.

معنی فارسی کلمه endurableness

: معنی endurableness به فارسی

قابلیت دوام آوردن و مقاومت در برابر تغییرات و آسیب‌ها.