معنی فارسی endurably

B1

به صورت پایدار و با دوام در برابر شرایط متفاوت.

In a manner that is able to endure or last over time.

example
معنی(example):

این مواد می‌توانند به طور پایدار در شرایط مختلف استفاده شوند.

مثال:

These materials can be used endurably in various conditions.

معنی(example):

این پروژه به گونه‌ای طراحی شده بود که به طور پایدار در طول زمان دوام بیاورد.

مثال:

The project was designed to last endurably over time.

معنی فارسی کلمه endurably

: معنی endurably به فارسی

به صورت پایدار و با دوام در برابر شرایط متفاوت.