معنی فارسی enervator

B1

انرژی‌زداینده، چیزی که انرژی را کاهش می‌دهد یا موجب خستگی می‌شود.

Something that diminishes energy or leads to fatigue.

example
معنی(example):

یک انرژی‌زداینده گاهی می‌تواند به کاهش بهره‌وری منجر شود.

مثال:

An enervator can sometimes lead to decreased productivity.

معنی(example):

او پس از یک روز طولانی در محل کار احساس اثر انرژی‌زداینده کرد.

مثال:

He felt the enervator effect after a long day at work.

معنی فارسی کلمه enervator

: معنی enervator به فارسی

انرژی‌زداینده، چیزی که انرژی را کاهش می‌دهد یا موجب خستگی می‌شود.