معنی فارسی enerve

B2

شجاعت یافتن یا تقویت روحیه برای انجام کاری سخت.

To prepare oneself mentally to face a difficult situation.

example
معنی(example):

عصب کردن به معنی به دست آوردن شجاعت برای انجام کاری است.

مثال:

To nerve yourself means to gain courage to do something.

معنی(example):

او قبل از صحبت در جمع نیاز داشت تا خود را عصب کند.

مثال:

She needed to nerve herself before speaking in public.

معنی فارسی کلمه enerve

: معنی enerve به فارسی

شجاعت یافتن یا تقویت روحیه برای انجام کاری سخت.