معنی فارسی enfirm

B1

به معنای تایید کردن یا معتبر ساختن یک مورد واتخاذ پس از بررسی.

To confirm or validate something after examination.

example
معنی(example):

پزشک پس از آزمایش‌های بیشتر تشخیص را تایید می‌کند.

مثال:

The doctor will enfirm the diagnosis after further tests.

معنی(example):

ما باید استراتژی‌های خود را قبل از ادامه تایید کنیم.

مثال:

We need to enfirm our strategies before proceeding.

معنی فارسی کلمه enfirm

: معنی enfirm به فارسی

به معنای تایید کردن یا معتبر ساختن یک مورد واتخاذ پس از بررسی.