معنی فارسی enflaming

B1

شعله‌ور کردن، به فرایند یا حالت افزایش شدید احساسات یا جذابیت اشاره دارد.

The act of instigating strong emotions or excitement.

example
معنی(example):

جو شعله‌ور کنسرت همه را پرانرژی کرد.

مثال:

The enflaming atmosphere at the concert energized everyone.

معنی(example):

روایات شعله‌ور کتاب، خوانندگان را در حالت انتظار نگه داشت.

مثال:

The book's enflaming narrative kept readers on the edge of their seats.

معنی فارسی کلمه enflaming

: معنی enflaming به فارسی

شعله‌ور کردن، به فرایند یا حالت افزایش شدید احساسات یا جذابیت اشاره دارد.