معنی فارسی enforceable
B1قابل اجرا، به معنای این که میتوان بر اساس آن عمل کرد و از آن حمایت قانونی کرد.
Capable of being enforced; legally binding.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Capable of being enforced.
example
معنی(example):
قرارداد به طور قانونی قابل اجر است.
مثال:
The contract is legally enforceable.
معنی(example):
مطمئن شوید که توافقنامهتان در دادگاه قابل اجرا است.
مثال:
Make sure your agreement is enforceable in court.
معنی فارسی کلمه enforceable
:
قابل اجرا، به معنای این که میتوان بر اساس آن عمل کرد و از آن حمایت قانونی کرد.