معنی فارسی enfortune

B1

به معنای خوشبخت کردن یا به اقبال و ثروت وارد کردن.

To bring good fortune or wealth to someone.

example
معنی(example):

او امیدوار بود که با یک شغل موفق خانواده‌اش را خوشبخت کند.

مثال:

She hoped to enfortune her family with a successful career.

معنی(example):

یونی می‌تواند یک برنده خوش‌شانس را به سرعت خوشبخت سازد.

مثال:

The lottery can enfortune a lucky winner overnight.

معنی فارسی کلمه enfortune

: معنی enfortune به فارسی

به معنای خوشبخت کردن یا به اقبال و ثروت وارد کردن.