معنی فارسی engined

B1

مجهز به موتور، به طور خاص به یک وسیله نقلیه اشاره دارد که دارای یک موتور است.

Fitted with an engine; typically refers to vehicles.

example
معنی(example):

خودرو با یک موتور V8 قدرتمند مجهز شده است.

مثال:

The car is engined with a powerful V8.

معنی(example):

طراحی موتور دار موجب سریع‌تر شدن وسیله نقلیه می‌شود.

مثال:

The engined design makes the vehicle faster.

معنی فارسی کلمه engined

: معنی engined به فارسی

مجهز به موتور، به طور خاص به یک وسیله نقلیه اشاره دارد که دارای یک موتور است.