معنی فارسی engilds
B1فعلی که به معنای درخشان کردن با طلا یا مواد درخشان مشابه است.
Third person singular form of 'engild', meaning to adorn with gold.
- VERB
example
معنی(example):
او آثار هنریاش را درخشان میکند تا بیشتر به چشم بیاید.
مثال:
She engilds her artwork to make it stand out.
معنی(example):
او اغلب طرحهایش را با پوششهای فلزی درخشان میکند.
مثال:
He often engilds his designs with metallic finishes.
معنی فارسی کلمه engilds
:
فعلی که به معنای درخشان کردن با طلا یا مواد درخشان مشابه است.