معنی فارسی englishwoman
A2زنی که تابعیت یا ملیت انگلیسی دارد.
A woman from England.
- NOUN
example
معنی(example):
یک انگلیسی زن به میراث خود افتخار میکند.
مثال:
An Englishwoman is proud of her heritage.
معنی(example):
آن انگلیسی زن در حین مناظره به طور فصیح سخن گفت.
مثال:
The Englishwoman spoke eloquently during the debate.
معنی فارسی کلمه englishwoman
:
زنی که تابعیت یا ملیت انگلیسی دارد.