معنی فارسی engold

B1

پوشاندن یا تزئین کردن با طلا یا رنگ شبیه طلا.

To cover or decorate something with gold or a color resembling gold.

example
معنی(example):

هنرمند تصمیم گرفت نقاشی‌های خود را با طلا پوشش دهد تا ظاهری لوکس تر داشته باشد.

مثال:

The artist decided to engold her paintings for a more luxurious look.

معنی(example):

قاب زینتی با طرح‌های پیچیده طلاکاری شده بود.

مثال:

The ornate frame was engold with intricate designs.

معنی فارسی کلمه engold

: معنی engold به فارسی

پوشاندن یا تزئین کردن با طلا یا رنگ شبیه طلا.