معنی فارسی engolden

B1

طلایی یا شبیه طلا شدن.

To become golden or to take on a golden appearance.

example
معنی(example):

نور خورشید باعث شد که برگ‌های درخت طلایی شوند.

مثال:

The sunlight made the leaves of the tree engolden.

معنی(example):

او گردنبند طلایی‌ای به گردن داشت که در نور درخشان بود.

مثال:

She wore an engolden necklace that sparkled in the light.

معنی فارسی کلمه engolden

: معنی engolden به فارسی

طلایی یا شبیه طلا شدن.