معنی فارسی engrapple

B1

درگیر شدن و تلاش برای فهم یا حل یک مشکل یا چالش.

To engage in a struggle or confrontation over a challenge.

example
معنی(example):

او نیاز داشت که با مساله پیچیده درگیر شود.

مثال:

She needed to eng grapple with the complex issue.

معنی(example):

این پروژه از ما می‌خواهد که با چالش‌های مختلف درگیر شویم.

مثال:

The project requires us to eng grapple with various challenges.

معنی فارسی کلمه engrapple

: معنی engrapple به فارسی

درگیر شدن و تلاش برای فهم یا حل یک مشکل یا چالش.