معنی فارسی engrege
B1سبز کردن، افزودن رنگهای سبز یا عناصر طبیعی به چیزی.
To infuse green elements or colors into something.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند تصمیم گرفت بوم را با رنگهای زنده سبز کند.
مثال:
The artist decided to engrege the canvas with vibrant colors.
معنی(example):
شما میتوانید با افزودن عناصر طبیعی بیشتری، طراحیهای خود را سبز کنید.
مثال:
You can engrege your designs by adding more natural elements.
معنی فارسی کلمه engrege
:
سبز کردن، افزودن رنگهای سبز یا عناصر طبیعی به چیزی.