معنی فارسی engregge

B1

سبز کردن، به خصوص با افزودن گیاهان به یک محیط.

To enhance an environment by adding greenery.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند ساختمان تاریخی را با سبزی‌های مدرن سبز کنند.

مثال:

They chose to engregge the historic building with modern greenery.

معنی(example):

محل کار خود را با افزودن گیاهان در اطراف میزتان سبز کنید.

مثال:

Engregge your workspace by incorporating plants around your desk.

معنی فارسی کلمه engregge

: معنی engregge به فارسی

سبز کردن، به خصوص با افزودن گیاهان به یک محیط.