معنی فارسی enguard

B1

حالت آماده به دفاع یا حمله در نبردها یا ورزش‌ها.

A position of readiness for a defensive or offensive action.

example
معنی(example):

شوالیه در حالت نگهبانی ایستاده بود و آماده دفاع از قلعه بود.

مثال:

The knight stood enguard, ready to defend the castle.

معنی(example):

در شمشیربازی، موقعیت نگهبانی برای دفاع خوب بسیار مهم است.

مثال:

In fencing, the position of enguard is crucial for a good defense.

معنی فارسی کلمه enguard

: معنی enguard به فارسی

حالت آماده به دفاع یا حمله در نبردها یا ورزش‌ها.