معنی فارسی engulfment
B1درگیر شدن کامل یا اشغال کامل یک منطقه.
The act of being completely surrounded or consumed.
- NOUN
example
معنی(example):
درگیر شدن جنگل توسط توسعه شهری نگرانکننده بود.
مثال:
The engulfment of the forest by urban development was alarming.
معنی(example):
درگیر شدن خط ساحلی به خاطر افزایش سطح دریا، یک نگرانی دائمی است.
مثال:
The engulfment of the coastline by rising sea levels is an ongoing concern.
معنی فارسی کلمه engulfment
:
درگیر شدن کامل یا اشغال کامل یک منطقه.
