معنی فارسی enhaloes
B1حلقههای نوری یا احاطهای که معمولاً به عنوان نماد تقدس در هنر نشان داده میشوند.
The halos that are depicted around holy figures.
- NOUN
example
معنی(example):
حلقههای نوری فرشتگان در این اثر هنری به تصویر کشیده شدهاند.
مثال:
The enhaloes of the angels were depicted in the artwork.
معنی(example):
بسیاری از نقاشیها قدیسان را با حلقههای نوری نشان میدهند.
مثال:
Many paintings show saints with enhaloes.
معنی فارسی کلمه enhaloes
:
حلقههای نوری یا احاطهای که معمولاً به عنوان نماد تقدس در هنر نشان داده میشوند.