معنی فارسی enigmatize
B1به معما تبدیل کردن، ایجاد حالت رازآلود یا پیچیده در یک موضوع.
To make something enigmatic or puzzling.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند دوست دارد نقاشیهایش را معما سازد تا کنجکاوی برانگیزد.
مثال:
The artist loves to enigmatize his paintings to evoke curiosity.
معنی(example):
برای معما سازی وضعیت، او برنامههایش را مخفی نگه داشت.
مثال:
To enigmatize the situation, she kept her plans a secret.
معنی فارسی کلمه enigmatize
:
به معما تبدیل کردن، ایجاد حالت رازآلود یا پیچیده در یک موضوع.