معنی فارسی enlinked

B2

به معنای ارتباط یا پیوستگی به یکدیگر.

Connected or associated together.

example
معنی(example):

مدارک برای دسترسی آسان‌تر به هم پیوسته‌اند.

مثال:

The documents are enlinked for easier access.

معنی(example):

دستاوردهای او با فداکاری و سخت‌کوشی‌اش مرتبط هستند.

مثال:

Her achievements are enlinked with her dedication and hard work.

معنی فارسی کلمه enlinked

: معنی enlinked به فارسی

به معنای ارتباط یا پیوستگی به یکدیگر.