معنی فارسی ennomic
B2مرتبط با تجزیه و تحلیل اقتصادی و اجتماعی.
Related to economic or social analysis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اثرهای انومیک تغییرات اقلیمی هر سال واضحتر میشود.
مثال:
The ennomic effects of climate change are becoming clearer each year.
معنی(example):
مطالعات نشان میدهند که جنبههای انومیک باید در برنامهریزیهای شهری در نظر گرفته شود.
مثال:
Studies show that ennomic aspects must be considered in urban planning.
معنی فارسی کلمه ennomic
:
مرتبط با تجزیه و تحلیل اقتصادی و اجتماعی.