معنی فارسی enrank

B1

دسته‌بندی یا رده‌بندی براساس یک معیار مشخص.

To classify or rank according to a specific criterion.

example
معنی(example):

دانش‌آموزان می‌توانند بر اساس عملکردشان در امتحانات رده‌بندی شوند.

مثال:

Students can enrank based on their performance in exams.

معنی(example):

مسابقه ورزشکاران را بر اساس زمان‌هایشان رده‌بندی خواهد کرد.

مثال:

The competition will enrank athletes according to their times.

معنی فارسی کلمه enrank

: معنی enrank به فارسی

دسته‌بندی یا رده‌بندی براساس یک معیار مشخص.