معنی فارسی enseel

B1

به معنای به تصویر کشیدن یا نمایان کردن یک مفهوم یا احساس به طور واضح است.

To depict or represent something's essence or nature.

example
معنی(example):

هنرمند می‌خواست جوهره منظره را در نقاشی‌اش به تصویر بکشد.

مثال:

The artist wanted to enseel the essence of the landscape in her painting.

معنی(example):

او سعی کرد احساساتش را از طریق موسیقی به تصویر بکشد.

مثال:

He tried to enseel his emotions through music.

معنی فارسی کلمه enseel

: معنی enseel به فارسی

به معنای به تصویر کشیدن یا نمایان کردن یک مفهوم یا احساس به طور واضح است.