معنی فارسی ensilate
B1سیلو کردن، فرآیند نگهداری مواد غذایی به روش خاصی که در آن، مواد را در یک مکان محصور قرار میدهند.
To store fodder in a silo, often by compacting it to prevent spoilage.
- VERB
example
معنی(example):
کشاورزان معمولاً ذرت خود را سیلو میکنند تا عمر مفید آن را افزایش دهند.
مثال:
Farmers often ensilate their corn to improve its shelf life.
معنی(example):
برای سیلو کردن مؤثر مواد غذایی، باید به طور محکم بسته بندی شود.
مثال:
To ensilate food effectively, it must be packed tightly.
معنی فارسی کلمه ensilate
:
سیلو کردن، فرآیند نگهداری مواد غذایی به روش خاصی که در آن، مواد را در یک مکان محصور قرار میدهند.