معنی فارسی ensilation
B1سیلو کردن، عمل یا فرآیند ذخیره سازی مواد غذایی به روش سیلو.
The process of storing fodder in a silo.
- NOUN
example
معنی(example):
سیلو کردن خوراک از روز دوشنبه آغاز خواهد شد.
مثال:
The ensilation of the feed will start on Monday.
معنی(example):
سیلو کردن موفقیتآمیز نیاز به شرایط رطوبت مناسب دارد.
مثال:
Successful ensilation requires the right moisture conditions.
معنی فارسی کلمه ensilation
:
سیلو کردن، عمل یا فرآیند ذخیره سازی مواد غذایی به روش سیلو.