معنی فارسی ensnaringly

B1

به‌گونه‌ای که دیگران را جذب یا به دام می‌اندازد.

In a manner that captures attention or ensnares others.

example
معنی(example):

داستان به‌طور جذابی پیش رفت و خواننده را بیشتر کشید.

مثال:

The story unfolded ensnaringly, drawing the reader in deeper.

معنی(example):

او به‌طور جذابی صحبت کرد و همه را مجذوب خود کرد.

مثال:

She spoke ensnaringly, captivating everyone around her.

معنی فارسی کلمه ensnaringly

: معنی ensnaringly به فارسی

به‌گونه‌ای که دیگران را جذب یا به دام می‌اندازد.