معنی فارسی ensober

B1

به حالت هوشیاری و عاری از مخدر یا الکل عودت می‌دهد.

To make or become sober; to regain sobriety.

example
معنی(example):

او پس از درک پیامدهای نوشیدنی‌هایش، تصمیم گرفت که sober شود.

مثال:

He decided to ensober after realizing the effects of his drinking.

معنی(example):

این برنامه هدف دارد به افراد کمک کند تا sober شوند و زندگی خود را دوباره به دست بگیرند.

مثال:

The program aims to help individuals ensober and reclaim their lives.

معنی فارسی کلمه ensober

: معنی ensober به فارسی

به حالت هوشیاری و عاری از مخدر یا الکل عودت می‌دهد.