معنی فارسی ensorcells
B2تسخیر کردن یا افسون کردن شخص یا گروهی با جادو یا جاذبه.
To enchant or beguile, often used in a magical context.
- verb
verb
معنی(verb):
To bewitch or enchant.
معنی(verb):
To captivate, entrance, fascinate.
example
معنی(example):
جادوگر تماشاچیانش را با ترفندهایش تسخیر می‌کند.
مثال:
The magician ensorcells his audience with his tricks.
معنی(example):
او معتقد است که این داستان خوانندگانش را تسخیر می‌کند.
مثال:
She believes that the story ensorcells those who read it.
معنی فارسی کلمه ensorcells
:
تسخیر کردن یا افسون کردن شخص یا گروهی با جادو یا جاذبه.
