معنی فارسی enspheres
B1فعل: به معنی احاطه کردن یا محصور کردن در یک فضای کروی.
To encompass or enclose in a spherical manner.
- VERB
example
معنی(example):
فناوری جدید کل شبکه داده را احاطه کرده است.
مثال:
The new technology enspheres the entire data network.
معنی(example):
این سازهها جیبهایی ایجاد میکنند که منابع را برای حیات وحش محصور میکنند.
مثال:
These structures create pockets that enspheres resources for wildlife.
معنی فارسی کلمه enspheres
:
فعل: به معنی احاطه کردن یا محصور کردن در یک فضای کروی.