معنی فارسی ensphere
B1به معنای قرار دادن در یک دایره یا احاطه کردن با شکل کروی.
To surround something in a spherical manner.
- VERB
example
معنی(example):
کیهان به نظر میرسد که همه ستارگان و سیارات را احاطه کرده است.
مثال:
The universe appears to ensphere all the stars and planets.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند که باغ را با یک حصار برای حفاظت محصور کنند.
مثال:
They decided to ensphere the garden with a fence for protection.
معنی فارسی کلمه ensphere
:
به معنای قرار دادن در یک دایره یا احاطه کردن با شکل کروی.