معنی فارسی entackle

B1

به معنای مواجه شدن یا درگیری در یک کار یا مشکل.

To take on or deal with a challenge or task.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت با مشکل به صورت مستقیم مواجه شود.

مثال:

He decided to entackle the problem head-on.

معنی(example):

تیم از هفته آینده به این پروژه می‌پردازد.

مثال:

The team will entackle the project starting next week.

معنی فارسی کلمه entackle

: معنی entackle به فارسی

به معنای مواجه شدن یا درگیری در یک کار یا مشکل.