معنی فارسی entangler

B1

کسی که اشیاء یا مفاهیم را به هم می‌پیچد یا پیچیده می‌کند.

A person or thing that entangles or causes entanglement.

example
معنی(example):

پیچیدگی‌ساز معماهایی از طناب‌ها و نخ‌ها می‌سازد.

مثال:

The entangler creates puzzles out of ropes and strings.

معنی(example):

او به عنوان یک پیچیدگی‌ساز در دنیای هنر شناخته می‌شود.

مثال:

She is known as an entangler in the world of art.

معنی فارسی کلمه entangler

: معنی entangler به فارسی

کسی که اشیاء یا مفاهیم را به هم می‌پیچد یا پیچیده می‌کند.