معنی فارسی entertake
B1برای بر عهده گرفتن یا انجام یک کار با شور و اشتیاق.
To take on or engage in something with enthusiasm.
- VERB
example
معنی(example):
برای انجام یک پروژه به معنای رهبری آن با شور و شوق است.
مثال:
To entertake a project means to lead it with enthusiasm.
معنی(example):
او تصمیم گرفت پروژه جدید را در محل کار به عهده بگیرد.
مثال:
He decided to entertake the new initiative at work.
معنی فارسی کلمه entertake
:
برای بر عهده گرفتن یا انجام یک کار با شور و اشتیاق.