معنی فارسی enthymematic

B1

استدلالی که یکی از پیش‌فرض‌های آن بیان نشده است.

An argument in which one or more premises are not explicitly stated.

example
معنی(example):

این استدلال энثیما، فاقد یک پیش‌فرض واضح بود.

مثال:

The argument was enthymematic, lacking a clear premise.

معنی(example):

در فلسفه، بسیاری از استدلال‌ها معمولاً энثیما هستند.

مثال:

In philosophy, many arguments are often enthymematic.

معنی فارسی کلمه enthymematic

: معنی enthymematic به فارسی

استدلالی که یکی از پیش‌فرض‌های آن بیان نشده است.