معنی فارسی entocranial
B2مرتبط با داخل جمجمه.
Relating to the interior of the skull.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فشاری که درون جمجمه اندازهگیری میشود در جراحیهای عصبی.
مثال:
The entocranial pressure is measured during neurosurgery.
معنی(example):
تغییرات در حجم درون جمجمه میتواند بر عملکرد مغز تأثیر بگذارد.
مثال:
Changes in entocranial volume can affect brain function.
معنی فارسی کلمه entocranial
:
مرتبط با داخل جمجمه.