معنی فارسی entoilment
B1پیچش، به عمل یا حالت درهم تنیدن اجسام یا گیاهان اشاره دارد.
The action or state of entwining or interweaving, especially in a botanical context.
- NOUN
example
معنی(example):
پیچش درخت انگور الگوی زیبایی ایجاد کرد.
مثال:
The entoilment of the vine created a beautiful pattern.
معنی(example):
فرآیند پیچیدگی ممکن است پیچیده و زمانبر باشد.
مثال:
The entoilment process can be intricate and time-consuming.
معنی فارسی کلمه entoilment
:
پیچش، به عمل یا حالت درهم تنیدن اجسام یا گیاهان اشاره دارد.