معنی فارسی entrance hall

B2

سالن اولیه یک ساختمان که هنگام ورود به آنجا مشاهده می‌شود.

The first room you enter in a building, particularly in homes or mansions.

noun
معنی(noun):

Foyer

example
معنی(example):

سالن ورودی با گل‌ها به زیبایی تزئین شده بود.

مثال:

The entrance hall was beautifully decorated with flowers.

معنی(example):

مهمانان در سالن ورودی خوش‌آمد گفتند.

مثال:

Guests were greeted in the entrance hall.

معنی فارسی کلمه entrance hall

: معنی entrance hall به فارسی

سالن اولیه یک ساختمان که هنگام ورود به آنجا مشاهده می‌شود.